اعلام برائت نصرانیان از قاتلان امام حسین (علیه السلام) هنگام ورود کاروان اسرا به تکریت

تاریخ نویسان ذکر می کنند، آنگاه که کاروان اسرای امام حسین(علیه السلام)به سمت شام حرکت می کرد، به شهر تکریت که اکثر ساکنان آن نصرانی هستند رسید.

ماموران به دستور عبید الله بن زیاد برای حاکم تکریت نامه نوشتند که از آنها استقبال کنند. وقتی نامه به دست وی رسید فرمان داد تا بر طبلها کوبیدند، پرچم ها را برافراشتند و شهر را آراستند.

مردم از هر سو و مکان و از همه قبایل فراخوانده شدند. بنابراین برای استقبال از آنها بیرون آمدند. هرکس که از آنها سوالی می کرد، می گفتند: این سر خارجی است که در خاک عراق در سرزمینی به نام کربلا علیه ما قیام کرده است. پس عبید الله بن زیاد او را کشت و سرش را همراه با ما به شام فرستاده است.

آنگاه که به شهر نزدیک شدند و قصد ورود به آن را داشتند، کشیشها و راهبان در کلیساها جمع شدند و با اندوه ناقوس نواختند و گفتند: «ما از آنچه شما ستمکاران انجام می دهید بیزاری می جوییم. شما پسر دختر پیامبرتان را کشتید و اهل بیتش را اسیر کردید ؟!»


یک مرد نصرانی گفت: «ای قوم.. من در کوفه بودم و این سر وارد شد. آن سر خارجی نیست بلکه سر حسين بن علی بن ابی طالب(علیه السلام) است، مادرش فاطمه زهرا و جد بزرگوارش محمّد مصطفى(صلی الله علیه و آله و سلم)است.»

هنگامیکه نصرانیان این سخن را شنیدند، به سمت ناقوسها رفتند و آنها را پایین آوردند و راهبان را جمع کردند و کلیساها را در احترام به ایشان بستند و گفتند: «پروردگارا ما از قومی که پسر دختر پیامبرشان را کشتند بیزاری می جوییم.» وقتی خبر به لشکر رسید جرات ورود به شهر را نیافتند و شب را خارج از شهر در بیابان گذراندند.

واینچنین کاروان اسرا هربار که از منطقه ای از مناطق مسیحیان عبور کردند با جفا و روی گردانی و توبیخ روبه رو شدند.
نظرات خوانندگان
هیچ نظری وجود ندارد
نظرات
نام:
کشور:
پست الکترونیک:
نظرات: