نماینده مرجعیت در خطبه دوم نماز جمعه کربلای معلی، ضمن اشاره به سرگذشت یکی از مجاهدان عراقی، وی را سرمشقی برای همگان توصیف نمود.

آیت الله شیخ عبدالمهدی الکربلائی در بخشی از خطبه دوم نماز جمعه کربلای معلی که روز جمعه 8 مرداد ماه 1395 در صحن مطهر حسینی برگزار شد، به سرگذشت یکی از رزمندگان عراقی اشاره نموده و وی را سرمشقی برای همگان دانست و گفت: واقعا با شنیدن این داستان به بی ارزش بودن خود در قبال ایشان پی برده احساس شرمساری می کنیم.

:داستانهای زیادی در قرآن آمده است، این داستانها برای عبرت آموزی و درس گرفتن هستند. این داستانها فقط برای خواندن نیستند و بایستی از صالحانی که در این داستانها به ایشان پرداخته شده است درس گرفته و ایشان را سرمشق خود قرار دهیم.

رزمنده ای که امروز قصد دارم برای شما داستان او را تعریف نمایم انسان بسیار متواضع و ساده زیستی است که به درجه رفیع شهادت نائل آمده است. این مجاهد فی سبیل الله بالاترین مبانی و معانی جهاد، فداکاری و ایثار در راه میهن را به منصه ظهوررسانده و بسیار ضروریست که از این مرد بزرگ در مسیر زندگی خویش درس بگیریم.

این شهروند فقیر و ساده زیست از مایملک دنیا فقط یک همسر صالح و سه فرزند خردسال دارد که همه آنها بیمار هستند. در شرایطی پای در مسیر جهاد می گذارد که سختی مشکلات زندگی بر دوش او سنگینی می کنند.

در مسیر حرکت خود به سوی جبهه یکی از همسایگان خود را که به حس نوعدوستی و کمک به دیگران مشهور است و همگان به شنیدن صدای اذان و تلاوت قرآن او عادت نموده اند مواجه شده از او می خواهد که مراقب والدین پیر و فرزندان مریضش باشد.

روی به سوی خانه می نماید و پسر کوچکش را می بیند که از پنجره خانه که شیشه ای ندارد به او با حسرت نگاه می کند. به یاد بیماری پسرش می افتد، فرزندم از دوری من و در نتیجه بیماریش دوباره دچار اغماء خواهد شد! هیچ پولی در نزد همسرم نگذارده ام تا برایش دارو تهیه کند و او به بیمارستان ببرد!

یکدانه دخترش را می بیند که با چهره ای محزون پدرش را نگاه می کند. دختر بیماری که با دست خود غده ای را که در گردن بدلیل بیماری تیروئید دارد مخفی نموده است.بیماری که پدر هزینه عمل جراحی آنرا ندارد. به یاد پسر شیرخوارش در بیمارستان می افتد که چند روزیست منتظر است تا پدر او را به خانه ببرد.

چند دقیقه ای تامل می کند تا بین فرزندانش و لبیک به ندای وطن یکی را انتخاب نماید! کدام یک مهمترند؟!!

در این حین صدای همسر صبور و مومنش را می شنود که به او می گوید: نگران فرزندانت نباش که مادرانی هستند که به فرزندانشان رسیدگی کنند. امروز وطن به مردانی نیاز داردکه از آن دفاع کنند. امام حسین علیه السلام را به یاد آر آنزمان که نبرد را به خاطر فرزند بیمارش امام سجاد علیه السلام ترک ننمود! آیا امام حسین علیه السلام جهاد را برای فرزندش فاطمه که در خیمه بود ترک نمود؟؟!!

امام حسین علیه السلام با ترک خانواده و فرزندان خود برای دوستداران خویش درسی فراموش ناشدنی به یادگار گذارد.

همسر من به میدان برو و اندوه فرزندان بیمارت را فراموش کن! این بیماری در مقابل بیماری بزرگتری که عراق بواسطه خائنانی که مورد وثوق قرار گرفتند و به ملت و کشور و سرمایه های آن خیانت کردند ناچیز و بی ارزش است. به میدان برو و برادران مجاهدت را در نبرد با تکفیریون یاری کن چرا که هزاران کودک سه ساله به سن فرزندان تو چشم انتظار پیروزی های شما هستند.

خطیب جمعه کربلا در ادامه گفت: این مرد مجاهد چند روز بعد به فیض عظیم شهادت نائل آمد و همسری صابر و مومن و سه فرزند بیمار از خود بجای گذاشت تا چشمانش به وجود ایشان در اعلا علیین و در پیشگاه خداوند متعال روشن گردد.

آقای عبدالمهدی الکربلائی در ادامه افزود: این داستان شهیدی است که بالاترین معانی ایثار و شهادت را متبلور نمود ، شهروند عادی ای که هیچ چیزی از این کشور و حکومت آن در حد ساده ترین امکانات زندگی بدست نیاورد و حتی از عهده درمان فرزندان بیمار خویش بر نیامد. تمام این سختی ها و ناملایمتی ها او را از لبیک به ندای مرجعیت بازنداشت و همسر وفرزندان خود را در پناه خداوند متعال ترک نمود و جان خویش را فدای عراق و مقدسات آن کرد.

آقای الکربلائی در ادامه گفت: واقعا با شنیدن این داستان به بی ارزش بودن خود در قبال ایشان پی برده احساس شرمساری می کنیم. این مردان بزرگ که به بالاترین مراحل ایمان، اخلاص و فداکاری دست یافتند. مردانی که تا ابد مورد احترام همه بوده و درسی بزرگ برای ما و آیندگان خواهند بود.

متاسفانه و در مقابل این مردان بزرگ، اشخاص فرومایه ای هستند که به دنبال امیتازها و منافع دنیوی بوده و سعی در کسب منافع بیشتر و به هر نحو ممکن هستند و کوچکترین گامی در مسیر این مردان بزرگ بر نمی دارند.
نظرات خوانندگان
هیچ نظری وجود ندارد
نظرات
نام:
کشور:
پست الکترونیک:
نظرات: